خدایا شکرت























OurLove

از دورترین فاصله ها به هم رسیده ایم...

 قشنگترین اتفاق ذهنم حادثه ی شنیدن صدای تو بود …

چقدر تنهام وقتی گاهی کم میشی...

 

 

خدایا شکرت

امشب بازم بیست دیقه با عمادم حرف زدم...

کلی منو خندوند چون میدونست و از صدام معلوم بود که کلی درد دارم!

خدا خیرش بده

 

چقد خوبه وقتی بعد از دو شبانه روز کامل عشقت اینجوری سرحال میاردت....

شاید من سرجمع فقط 4 دیقه از این 20 دیقه رو حرف زدم

و بقیه شو اون داشت چیزای بامزه تعریف میکرد و منو میخندوند

گفت که امروز تو سال مطالعه دوستش بازوشو گاز گرفته و حسابی حالشو جا آورده!

گفت که کبود شده...

انصافا دلم سوخت وقتی اینو گفت ولی مدام میگفتم: دلم خنک شد! دمش گرم! حال کردم و این حرفا!

 

 

خدایا عمادم خیلی بچه ی خوبیه...

به حق همین امشب ازت میخوام خودت همیشه و ویژه هواشو داشته باش

خدایا همیشه و هر آن توی کارهاش کمکش کن

خدایا هر لحظه ی هوای عمادمو داشته باش

الهی آمین



نظرات شما عزیزان:

farahnaaaaaaaaaaaaz
ساعت11:04---17 خرداد 1392
آمــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــین


سلام باران جان
خوبی عسیسم؟؟؟
ممنون که اومدی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:,ساعت 1:38 توسط baran| |


آخرين مطالب
» خرداد
» قرار
» پاییزتون مبارک:*
» به تو که میرسم...
» با تو
» من اینو میخام....
» واقعی :P:D
» سکوت
» تظاهر
» دوست داشتنت
» sms
» آهنگ قدیمی

Design By : RoozGozar.com